از شاگردان محمدرضا سهیلی بود. در عنفوان جوانی جادۀ عدم پیموده. او راست: ببرد دل ز کفم دوش مجلس آرائی سهی قدی سمن اندام ماه سیمائی بیک طرف ز تبسم حیات بخشنده بجانبی ز نگه قتل عام فرمائی. (صبح گلشن ص 118) (میرزا...) یکی از شعرای ایران. بیت ذیل از اوست: هر ذره ام بیادت از بس که باصفا شد آیینه های داغم آخر بدن نما شد. (از قاموس الاعلام ترکی)
از شاگردان محمدرضا سهیلی بود. در عنفوان جوانی جادۀ عدم پیموده. او راست: ببرد دل ز کفم دوش مجلس آرائی سهی قدی سمن اندام ماه سیمائی بیک طرف ز تبسم حیات بخشنده بجانبی ز نگه قتل عام فرمائی. (صبح گلشن ص 118) (میرزا...) یکی از شعرای ایران. بیت ذیل از اوست: هر ذره ام بیادت از بس که باصفا شد آیینه های داغم آخر بدن نما شد. (از قاموس الاعلام ترکی)
دهی از دهستان دیمچۀ بخش کوند شهرستان شوشتر. 18 هزارگزی جنوب باختری کوند 2 هزارگزی جنوب باختری راه دزفول به شوشتر. دشت، گرمسیر. سکنه 200 تن. زبان فارسی لری. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. کار اهالی کشت. راه آن تابستان اتومبیل رو است. ساکنین، بختیاری هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی از دهستان دیمچۀ بخش کوند شهرستان شوشتر. 18 هزارگزی جنوب باختری کوند 2 هزارگزی جنوب باختری راه دزفول به شوشتر. دشت، گرمسیر. سکنه 200 تن. زبان فارسی لری. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. کار اهالی کشت. راه آن تابستان اتومبیل رو است. ساکنین، بختیاری هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لقب حضرت محمد بن عبدالله (ص) پیغمبر، هر شخصی که خداوند او را با الهام، وحی و یا به واسطۀ فرشته خبر دهد و اوامر خود را به او برساند و یا او را برای راهنمایی خلق به راه راست مبعوث کند، برخی از پیغمبران قدیم پیرو شریعت پیغمبر دیگر بوده اند مانند یونس نسبت به موسی، وخشور، پیغامبر، رسول، پیمبر، پیامبر، نبی، پیغمبر خدا
لقب حضرت محمد بن عبدالله (ص) پِیغَمبَر، هر شخصی که خداوند او را با الهام، وحی و یا به واسطۀ فرشته خبر دهد و اوامر خود را به او برساند و یا او را برای راهنمایی خلق به راه راست مبعوث کند، برخی از پیغمبران قدیم پیرو شریعت پیغمبر دیگر بوده اند مانند یونس نسبت به موسی، وَخشور، پِیغامبَر، رَسول، پیَمبَر، پیامبَر، نَبی، پیغمبر خدا
ابن حسین بن حسن حسینی موسوی عاملی کرکی، دانشمندی جلیل القدر و معاصر شیخ بهائی (متوفی 1031 هجری قمری) بوده. وی ازوطن خود به اصفهان آمده در دربار پادشاهان صفوی تقرب یافت. او نزد شیخ بهائی حدیث را قرائت کرده. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 252 و روضات الجنات ص 185 شود
ابن حسین بن حسن حسینی موسوی عاملی کرکی، دانشمندی جلیل القدر و معاصر شیخ بهائی (متوفی 1031 هجری قمری) بوده. وی ازوطن خود به اصفهان آمده در دربار پادشاهان صفوی تقرب یافت. او نزد شیخ بهائی حدیث را قرائت کرده. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 252 و روضات الجنات ص 185 شود
کتاب اﷲ. (دستور اللغۀ ادیب نطنزی) ، ایمان به خدا. متخذ و مقتبس از آیۀ شریفۀ: و اعتصموا بحبل اﷲ جمیعاً و لاتفرقوا واذکروا نعمهاﷲ علیکم. (قرآن 3 / 103). : چون تمسکت بحبل اﷲ از اول دیدند حسبی اﷲ و کفی آخر انشا بینند. خاقانی. شیب سرتازیانه ش از قدر حبل اﷲ شه طغان ببینم. خاقانی. حبل اﷲ است معتکفان را دو زلف او هم روز عید و هم شب قدر اندر او نهان. خاقانی. خیمۀ دولتش بر آن زد چرخ که ز حبل اللهش طناب کند. خاقانی
کتاب اﷲ. (دستور اللغۀ ادیب نطنزی) ، ایمان به خدا. متخذ و مقتبس از آیۀ شریفۀ: و اعتصموا بحبل اﷲ جمیعاً و لاتفرقوا واذکروا نعمهاﷲ علیکم. (قرآن 3 / 103). : چون تمسکت بحبل اﷲ از اول دیدند حسبی اﷲ و کفی آخر انشا بینند. خاقانی. شیب سرتازیانه ش از قدر حبل اﷲ شه طغان ببینم. خاقانی. حبل اﷲ است معتکفان را دو زلف او هم روز عید و هم شب قدر اندر او نهان. خاقانی. خیمۀ دولتش بر آن زد چرخ که ز حبل اللهش طناب کند. خاقانی
مرا خدای کافی است. مخفف حسبی اﷲ و کفی و گاه حسبی و کفی گویند. مأخوذ از آیۀ: فان تولوا فقل حسبی اﷲ لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم (قرآن 129/9). و آیۀ ’قل حسبی اﷲ وعلیه یتوکل المتوکلون’ (قرآن 38/39). و حسبی اﷲ و نعم الوکیل، بسنده است مرا خدای و بس نیکوکار دارد که اوست، یا بس نیکوکار گذار که اوست، یا بس نیکو کاردانی است او: بدم ناامید و زبان مرا همه گفته جز حسبی اﷲ نبود. مسعودسعد. چون ’تمسکت بحبل اﷲ’ از اول دیدند ’حسبی اﷲ و کفی’ آخر انشا بینند. خاقانی. حسب رزق از خدای دارم و بس حسبی اﷲ وحده ابدا. خاقانی. و عمل گفتن این جمله را ’حسبله’ گویند چنانکه بسمله و حوقله
مرا خدای کافی است. مخفف حسبی اﷲ و کفی و گاه حسبی و کفی گویند. مأخوذ از آیۀ: فان تولوا فقل حسبی اﷲ لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم (قرآن 129/9). و آیۀ ’قل حسبی اﷲ وعلیه یتوکل المتوکلون’ (قرآن 38/39). و حسبی اﷲ و نعم الوکیل، بسنده است مرا خدای و بس نیکوکار دارد که اوست، یا بس نیکوکار گذار که اوست، یا بس نیکو کاردانی است او: بدم ناامید و زبان مرا همه گفته جز حسبی اﷲ نبود. مسعودسعد. چون ’تمسکت بحبل اﷲ’ از اول دیدند ’حسبی اﷲ و کفی’ آخر انشا بینند. خاقانی. حسب رزق از خدای دارم و بس حسبی اﷲ وحده ابدا. خاقانی. و عمل گفتن این جمله را ’حسبله’ گویند چنانکه بسمله و حوقله
مولا حبیب الله، معرف شاعری معاصر هاتفی و خوندمیر. وی تاریخ مرگ هاتفی را در 927 هجری قمری چنین سروده است: تاریخ فوت او طلبیدم ز عقل گفت از ’شاعرشهان’ و ’شه شاعران’ طلب. رجوع به رجال حبیب السیر ص 208 و حبیب السیر جزء 3 از ج 3 چ 1 تهران ص 246 شود. و محشی رجال حبیب السیر به جای معرف گوید که در نسخۀ خطی ’معروف’ آمده است
مولا حبیب الله، مُعَرَف شاعری معاصر هاتفی و خوندمیر. وی تاریخ مرگ هاتفی را در 927 هجری قمری چنین سروده است: تاریخ فوت او طلبیدم ز عقل گفت از ’شاعرشهان’ و ’شه شاعران’ طلب. رجوع به رجال حبیب السیر ص 208 و حبیب السیر جزء 3 از ج 3 چ 1 تهران ص 246 شود. و محشی رجال حبیب السیر به جای معرف گوید که در نسخۀ خطی ’معروف’ آمده است
فرزند حاج میرزا احمد منجم باشی شیرازی پسر حاج محمد جعفر است. خود و پدر او متخصص علوم نجوم بودند. تقویمهای رقومی (عددی) و فارسی (حروفی) استخراج پدراو میرزا احمد که به سالهای 1305- 1315 هجری شمسی چاپ شده و همچنین تقویمهای رقومی و فارسی استخراج خود وی که به سالهای 1316- 1321 هجری شمسی چاپ شده دیده شده است. (الذریعه ج 4 ص 402 و 403 و ج 7 ص 216 و 218)
فرزند حاج میرزا احمد منجم باشی شیرازی پسر حاج محمد جعفر است. خود و پدر او متخصص علوم نجوم بودند. تقویمهای رقومی (عددی) و فارسی (حروفی) استخراج پدراو میرزا احمد که به سالهای 1305- 1315 هجری شمسی چاپ شده و همچنین تقویمهای رقومی و فارسی استخراج خود وی که به سالهای 1316- 1321 هجری شمسی چاپ شده دیده شده است. (الذریعه ج 4 ص 402 و 403 و ج 7 ص 216 و 218)
ابن محمد بن هاشم هاشمی علوی موسوی خوئی. او راست: شرح نهج البلاغه که شش جلد از آن به نام ’منهاج البراعه’ با ترجمه فارسی چاپ شده. تاریخ اتمام تألیف جلد پنجم 1317 هجری قمری است. جلد ششم در 1352 چاپ شده و مؤلف به سال 1326 هجری قمری در تهران وفات یافت. (الذریعه ج 4ص 145) (فهرست کتاب خانه مدرسه سپهسالار ج 2 ص 136)
ابن محمد بن هاشم هاشمی علوی موسوی خوئی. او راست: شرح نهج البلاغه که شش جلد از آن به نام ’منهاج البراعه’ با ترجمه فارسی چاپ شده. تاریخ اتمام تألیف جلد پنجم 1317 هجری قمری است. جلد ششم در 1352 چاپ شده و مؤلف به سال 1326 هجری قمری در تهران وفات یافت. (الذریعه ج 4ص 145) (فهرست کتاب خانه مدرسه سپهسالار ج 2 ص 136)
دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه که در 9هزارگزی جنوب باختری سنقر و 3هزارگزی باختر شوسۀ سنقر به کرمانشاه واقع است. دامنه و سردسیر است و 145 تن سکنه دارد که به لهجۀ کردی فارسی سخن میگویند. آب آن از درۀ محلی و محصول آن غلات، حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت و قالیچه، جاجیم و پلاس بافی است. در تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه که در 9هزارگزی جنوب باختری سنقر و 3هزارگزی باختر شوسۀ سنقر به کرمانشاه واقع است. دامنه و سردسیر است و 145 تن سکنه دارد که به لهجۀ کردی فارسی سخن میگویند. آب آن از درۀ محلی و محصول آن غلات، حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت و قالیچه، جاجیم و پلاس بافی است. در تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
بیت الحرام. (آنندراج). کعب. بیت الله الحرام زاده الله تشریفاً و تعظیماً. (منتهی الارب). بیت الدعا. (مجموعۀ مترادفات ص 342). بیت العتیق. خانه خدای که خانه کعبه باشد. (ناظم الاطباء) : بگردانم ز بیت الله قبله به بیت المقدس و محراب اقصی. خاقانی. باقطار خوک در بیت المقدس پا منه با سپاه پیل بردرگاه بیت الله میا. خاقانی. از طرف بیت الله بولایت مازندران رسیدند. (انیس الطالبین). رجوع به بیت الحرام و بیت الحرم و کعبه و مکه شود
بیت الحرام. (آنندراج). کعب. بیت الله الحرام زاده الله تشریفاً و تعظیماً. (منتهی الارب). بیت الدعا. (مجموعۀ مترادفات ص 342). بیت العتیق. خانه خدای که خانه کعبه باشد. (ناظم الاطباء) : بگردانم ز بیت الله قبله به بیت المقدس و محراب اقصی. خاقانی. باقطار خوک در بیت المقدس پا منه با سپاه پیل بردرگاه بیت الله میا. خاقانی. از طرف بیت الله بولایت مازندران رسیدند. (انیس الطالبین). رجوع به بیت الحرام و بیت الحرم و کعبه و مکه شود
شیخ محمد بن سلیمان مکی شافعی از دانشمندان سدۀ سیزدهم هجری. اوراست: حاشیه بر مناسک الحج خطیب شربینی که همراه خودمناسک در بولاق به سال 1293 هجری قمری و نیز در 1310 هجری قمری در 114 ص چاپ شده است. و نیز او راست: ’الریاض البدیعه فی اصول الدین و بعض فروع الشریعه’ در فقه حنفی که در مصر به سال 1297 هجری قمری و 1301 هجری قمری و 1305 هجری قمری چاپ شده است. (معجم المطبوعات عربی)
شیخ محمد بن سلیمان مکی شافعی از دانشمندان سدۀ سیزدهم هجری. اوراست: حاشیه بر مناسک الحج خطیب شربینی که همراه خودمناسک در بولاق به سال 1293 هجری قمری و نیز در 1310 هجری قمری در 114 ص چاپ شده است. و نیز او راست: ’الریاض البدیعه فی اصول الدین و بعض فروع الشریعه’ در فقه حنفی که در مصر به سال 1297 هجری قمری و 1301 هجری قمری و 1305 هجری قمری چاپ شده است. (معجم المطبوعات عربی)
یکی از چهار دروازۀ حلب: حلب را شهری نیکو دیدم بارۀ عظیم دارد...قلعۀ عظیم همه پرسنگ نهاده بقیاس چند بلخ باشد همه آبادان و بناها بر سر هم نهاده و آن شهر باجگاه است میان بلاد شام و روم و دیار بکر و عراق... چهار دروازه دارد:باب الیهود، باب اﷲ، باب الجنان، باب الانطاکیه... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 12، چ برلین ص 84)
یکی از چهار دروازۀ حلب: حلب را شهری نیکو دیدم بارۀ عظیم دارد...قلعۀ عظیم همه پرسنگ نهاده بقیاس چند بلخ باشد همه آبادان و بناها بر سر هم نهاده و آن شهر باجگاه است میان بلاد شام و روم و دیار بکر و عراق... چهار دروازه دارد:باب الیهود، باب اﷲ، باب الجنان، باب الانطاکیه... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 12، چ برلین ص 84)
مرا خدای کافی است: (بدم نا امید و زبان مرا همه گفته جز حسبی الله نبود) (مسعود سعد) توضیح جمله مذکور ماخوذ است از آیه (فان تولوا فقل حسبی الله لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم) (بخشی از آیه 130 (سوره: 9 توبه) : (قل حسبی الله علیه یتوکل المتوکلون) (بخشی از آیه: 39 زمر) یا حسبی الله وحده ابدا. خدای تنها مرا کافی است تا جاودان: (حسب رزق ازخدای دارم و بس حسبی الله وحده ابدا) (خاقانی) یا حسبی الله و کفی. (عبادت)، مرای خدای بسنده و کافی است. یا حسبی الله و نعم الوکیل. نیکوکار دارکه اوست یا بس نیکوکار گذار که اوست یا بس نیکوکاردانی است او
مرا خدای کافی است: (بدم نا امید و زبان مرا همه گفته جز حسبی الله نبود) (مسعود سعد) توضیح جمله مذکور ماخوذ است از آیه (فان تولوا فقل حسبی الله لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم) (بخشی از آیه 130 (سوره: 9 توبه) : (قل حسبی الله علیه یتوکل المتوکلون) (بخشی از آیه: 39 زمر) یا حسبی الله وحده ابدا. خدای تنها مرا کافی است تا جاودان: (حسب رزق ازخدای دارم و بس حسبی الله وحده ابدا) (خاقانی) یا حسبی الله و کفی. (عبادت)، مرای خدای بسنده و کافی است. یا حسبی الله و نعم الوکیل. نیکوکار دارکه اوست یا بس نیکوکار گذار که اوست یا بس نیکوکاردانی است او
راه خدا، طریق خدای. یا فی سبیل الله. (در راه خدا) آنچه در راه خدا گذاشته اند و همه کس می تواند تمتع از آن برد و سا برای کاری یا اشخاص معین قرار داده باشند، قتال با کافران در راه خدای، راه خدا
راه خدا، طریق خدای. یا فی سبیل الله. (در راه خدا) آنچه در راه خدا گذاشته اند و همه کس می تواند تمتع از آن برد و سا برای کاری یا اشخاص معین قرار داده باشند، قتال با کافران در راه خدای، راه خدا
خدای پاکیزه گرداناد... . یا طبی الله تربته خدای خاک (قبر) او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر نام مرده گویند) : اما در روزگار ما هم از خلفاء بنی عباس ابن المستظهر المسترسد بالله امیر المومنین - طیب الله تربته و رفع فی الجنان رتبته - از شهر بغداد خروج کرد... یا طیب الله رمسه. خدای خاک قبر او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر مرده گویند) یا طیب الله روضته. خدای باغ (مرقد) او را پاکیزه گرداناد، (پس ازذکر نام مرده گویند) یاطیب الله فاک. خدای دهانت را پاک و پاکیزه گرداناد، (پس از شنیدن خطابه ای نیک یا آوازی خوش شنوندگان گوینده و خواننده را گویند)
خدای پاکیزه گرداناد... . یا طبی الله تربته خدای خاک (قبر) او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر نام مرده گویند) : اما در روزگار ما هم از خلفاء بنی عباس ابن المستظهر المسترسد بالله امیر المومنین - طیب الله تربته و رفع فی الجنان رتبته - از شهر بغداد خروج کرد... یا طیب الله رمسه. خدای خاک قبر او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر مرده گویند) یا طیب الله روضته. خدای باغ (مرقد) او را پاکیزه گرداناد، (پس ازذکر نام مرده گویند) یاطیب الله فاک. خدای دهانت را پاک و پاکیزه گرداناد، (پس از شنیدن خطابه ای نیک یا آوازی خوش شنوندگان گوینده و خواننده را گویند)